از ما به شما یک غزل _تازه نوش _جان
دم کرده غزل باز به اندازه نوش _جان
جاریست لبت در همه جا همچو شرابی
با خنده ی زیبای تو آوازه نوش _جان
جایی که شمایید در آن سبزه برآید
هرجا که گلی روست به دروازه نوش _جان
بالاست وجودت ز ابر سا خته ی دست
حالا به تحییر همان سازه نوش جان
روزی دوبرابر شده مستیم و غزلخوان
بر سفره ی دلها تروتازه نوش -جان
از هر چه گذشتم به جز دوست نگویم
بر چهره ی زیبای تو مهرآزه نوش _جان
مهرآزه =آواز پرازمهروعشق
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن