شعر آواز تصنیف3

شعر آواز موسیقی تصنیف سنتی

شعر آواز تصنیف3

شعر آواز موسیقی تصنیف سنتی

غزل با هر نگاهت تازه تر آواز تر گردد

غزل با هر نگاهت  تازه تر  آواز تر گردد 
کلامت عطرها دارد دو چندان ناز تر گردد
شبم عالی ترین شب شد دوباره عشق یارب شد
ستاره عشقباز آمد چون آن مه راز تر گردد
یقین دارم نمی آیی     که دلها را نرنجانی
هماره دوستم داری  دو چشمم باز   تر گردد
زدم بیرون چنان قویی که شوقش آسمان باشد
هوا مه داشت ره گم شد    مگر اعجاز تر گردد
هوا خواهت شدم جانا تو می دانی هوایم را
چنان مستم چنان شوقم    اثر طناز تر گردد 
نتی داری ترنم زا  دو تا چشمه  نتم را  زا 
سرودم عشق را باز آ  به یادت ساز تر گردد
شبم را تلخ کن   با قهوه ای تازه   بجوشانم 
سحر بیدار کن دل  را   تورا سرباز تر گردد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.